-
[ بدون عنوان ]
1403/11/17 14:35
مثل عروسِ خان که میداند "پسرزا" نیست حس میکنم عمر خوشی هایم به دنیا نیست ته مانده ی یک قهوه ی تلخم که مدت هاست در من کسی دیگر پی تعبیر فردا نیست... وابستگی تلخ است هنگامی که می فهمی آنقدر هایی که خودش میگفت تنها نیست... نفرین به دست خالی و این دل سپردن ها نفرین به من ،نفرین به تصویری که زیبا نیست از بی تفاوت...
-
مرام المصری
1401/01/14 17:07
با خستگی راه میرفتم پشت سرم را نگاه کردم به نظر میآمد که دارم با طنابی میکشم تپهی اندوه را با دستِ راستم و کوه امید را با دستِ چپم مرام المصری
-
علیرضا روشن
1398/01/15 23:03
اگه بپرم تو دریا ماهی بشم، یا برم سر کوه عقاب بشم، بازم دلتنگی همرام میاد یا نه، فقط ماهی میشم، عقاب میشم؟ علیرضا روشن
-
عباس معروفی
1395/03/16 23:30
مـــــــرا از دورها تماشا کن مــــــن از نزدیک غمگینم "عباس معروفی" جدی : 39545بازدیدکننده ....بدون اینکه تو آمده باشی. جدی تر: یــــــــادت جـُـــــدآ بخیر...
-
شل سیلور استاین
1394/05/05 10:15
"فرقی نمی کنه" چه کوچیک عین بادوم زمینی چه گنده عین غول بیابونی به هر حال همه مون یه اندازه ایم وقتی چراغ رو خاموش کنیم چه غنی عین سلطان چه فقیر عین گدایان هردومون یه اندازه می ارزیم وقتی چراغ رو خاموش کنیم قرمز باشیم، سیاه یا نارنجی باشیم زرد باشیم یا سفید باشیم همه عین هم می مونیم وقتی چراغ رو خاموش کنیم...
-
جامعه نخبهکُشِ سِفلهپرور
1393/08/13 15:00
قتلهای تلخ و غمانگ یز جمشید کاشانی ، ابن مُقله ، میرعماد ، گوهرشاد خاتون ، ابن مقفع و سهروردی تنها چند مثال از نمونههای فراوان شکنجه، قتل و سوزاندن دانشمندان، هنرمندان و خردمندان در تاریخ ایرانزمین بوده است. این عده که جان خود را بر سر دانش و هنر و خردورزی و سرافرازی و بالندگی جامعه نهادند، به اندازهای فراوان...
-
آشفته های یک ذهن3
1393/03/09 14:36
پروردگارمن.پروردگارمن. چرا مراتنها گذاشتی؟ «واپسین کلام مسیح برصلیب.انجیل مرقس» . . . این روزها زیادمشغول مطالعه ام،مثل قبلها،که کتاب می بلعیدم،نادرابراهیمی،بزرگ علوی،ساعدی،و... به تازگی رازفال ورق،درسرزمین کوچک من،روخوندم وبه قول گوست داگ«من که لذت بردم ازخوندنش» رمانی تاپ وفلسفی...وقتشو داشتین بخونیدش شاید بشه...
-
یاستین گاردر
1393/01/30 22:53
مادرم کیست؟کجائیست؟ مادرم عطرنسیمی است که درباغ شکفت مادرم،حرمت بغضی است که درناله شکست مادرم،پیشِ رخش،لاله به سجاده نشست. مادرم یک شب رویایی بسیارقشنگ ازدل قطره ی اشکی رویید، مادرم رویایی است مادرم دریایی است، مادرم هرچه که من میدانم پشت درپشت دلش، عاشق یک تنهایی است. مادرم، یک عمری است عاشق قالی هاست عاشق رنگ سفید...
-
پروانه
1392/12/23 18:07
مراببخش به توپیله کرده ام! طاقت بیاور، پروانه که شدم، می روم...
-
جیرجیرک
1392/12/14 23:02
جیرجیرک دشتی به خرس گفت:دوستت دارم. خرس گفت:الان می خوام بخوابم. وخرس به خواب زمستانی رفت وهیچ وقت نفهمیدکه عمر جیرجیرک دشتی تنها چندهفته بیشترنیست. . . مرجان . . . . فرق ادما
-
فصلی در دوزخ
1392/12/05 22:27
کجا می توانی پیدایم کنی؟ وقتی این روزها دیگر درقلبت نیستم! ۴-۹-۹۲ . . . ...پس لته رابه شاخه درخت بست وپیشانی رابه درخت تکیه داد وهرچه ذکرودعابلدبود،زیرلب خواندوپیش خدااستغاثه کرد.بعدبا دلی سبک بالای سر دخترش نشست. شهربانوچشمهایش رانیمه بازکردوپرسید: بابا ما کجاییم؟ - می رویم پیش برارِت بابا جان.پیشِ تیمور.به بیرجندمی...
-
رویا...
1392/11/14 22:03
فاتح قلعه ی رویا،کی به فتح ما می آیی؟... . . . جدی تر: ۱.همگی مدعی ان چقدر خیانت زیاد شده...پس این همه خائن کی ان؟...ازکجا اومدن؟!!... ۲.نسیتند این همه که هستن. ۳.امیرکبیردرستایش کریم خانم زند می نویسد:ای کاش هرچند وقت یکبارشیربچه ای لر درایران شاه می شدتامردم مزه عدالت رامی چشیدند....سلامتی همه ی اقوام ایرانی...
-
جیم جارموش«گوست داگ»
1392/10/29 12:23
جیم جارموش،یکی از کارگردانهای مطرح، خوش ذوق وصاحب سبک سینمای مستقل آمریکاست که فیلمهایش توانسته است جوایزمعتبر بین المللی راکسب کند.از فیلمهای مطرح او می توان به :گوست داگ،مرد مرده،شب روی زمین،قهوه وسیگار، مغلوب قانون،عجیب تر ازبهشت،گلهای پژمرده و...اشاره کرد. . گوست داگ: گوست داگ، یا روش سامورایی از کارهای خوش ساخت...
-
مارکس
1392/10/19 21:14
درنهایت خلاصه گویی می توان گفت:کارل مارکس،یک نظریه پرداز وسازمانده ی سوسیالیست،شخصیتی بزرگ درتاریخ اندیشه ی فلسفی واقتصادی ویک پیامبربزرگ اجتماعی بود.اما دراینجاتنهابعنوان یک نظریه پردازاجتماعی مد نظرماست. وی بزرگترین پسر«هاینریش مارکس» بودکه در1818در تریرآلمان چشم به جهان گشود.پدرش یک حقوقدان بود ومادرش یک هلندی...
-
یاماموتو
1392/10/12 16:59
۱. زبان را نگاه دار. ۲. زیردستان را آفرین کن. ۳. سخنپذیر باش. ۴. سخن نخستین، شکوفه دل سامورایی است. ۵. مردِ تکفن، به کار نیاید. ۶. همیشه چون نخستین دیدار فروتن باش. ۷. پیش از سخن گفتن، شنونده را بیازمای. ۸. از نیایش باز نمان. ۹. اگر هم میبازی، جانانه بباز. ۱۰. هیچ کار را کوچک مگیر. ۱۱. در کارهای بزرگ از چیزهای کوچک...
-
...
1392/10/08 23:09
روح آدمی بسان زمینی است حاصل خیز که اگردرآن بذرخوب بکاری وآن رابه وقتِ خودشخم بزنی وبه واکاوهای بموقع وتغذیه اش کنی به معنویات ونوشیدن چشمه ی الهی آنگاه به بارنشیند باری گرانبها که به هربازاری بری خریدنش نیکوقیمتی.ثمره وباراین زمین چیزی نیست جزء عشق که نیاز هرجان تشنه ایست. امان ازآن آدمی که روح خود رابه حال...
-
آشفته های یک ذهن2
1392/09/28 14:35
دست من اگر باشد، بیا از درخت لوبیای سحرآمیز بالا برویم نه تخم طلاء، ونه ،چنگ سحرآمیز... می گویندآنطرف ها آدم دیده اند، دلم لک زده برای آدمیزاد. . . . یک نخ از سیگارم را به کلینیک بردم برای آزمایش اعتیاد. گفت:فیلترت راپایین بکش... سیگارم ازغصه دق کرد. برای مراسمش، تمام سیگارهای شهر رادعوت کرده ام، حتی بدون فیلتر. آخرین...
-
آشفته های یک ذهن
1392/09/21 22:04
بیا وشروع کن، وقول بده دیگرازناف خورشید بالانروی، انگار ردپایت از روی کمر گلهاپاک شده... وسط خیابان دراز می کشم وماشین ها از رویم رد می شوند. من زیر پلی خوابیده ام که از ترس مغول هادرتنه ی درختی قایم شده بود، که دردهای زیادی ازرویش ردشده اند، که یادش می رودسر وقت قرص های آلزایمرش رابخورد. آه پُل، چه تحملی داری مرد....
-
پابلو نرودا
1392/09/17 00:04
واقعا دوستت دارم گرچه شاید گاهی چنین به نظر نرسد گاه شاید به نظر رسد که عاشق تو نیستم گاه شاید به نظر رسد که حتی دوستت هم ندارم ولی درست در همین زمان هاست که باید بیش از همیشه مرا درک کنی چون در همین زمان هاست که بیش از همیشه عاشق تو هستم ولی احساساتم جریحه دار شده است با این که نمی خواهم می بینم که نسبت به تو سرد و...
-
مایکل پترسون
1392/09/09 21:17
سپیدی مویم را که دیدم، یادم باشد سیاه بپوشم؛ این، غم انگیزترین سِت زندگی است! . . . کودکی بهانه می گیرد ! مادری بغض می کند پدرت رفته است سر کار ! سالها برفت و فهمیدم ... من رفته ام سرکار ! پسر همسایه با پوزخند گفت : پدرت تابلو شده است سر کوچه ! به خانه برگرد بابا خوبیت ندارد مادرم تنهاست ! بیا ... بیا جنازه ی رویاهای...
-
شکسپیر
1392/09/01 09:34
...توبا دل وجراتی،جیگرشو داری،فقط مُخ نداری. _چی گفتی؟! مُخ نداره،مُخ نداره. _این بدجنسیه. ولی درسته! "قطارافسارگسیخته.آندره گونجالفسکی" . . . _تومی خوای زندگی یه نفرو فدای زندگی خودت کنی، _تو یه حیوونی. نه بدتر،انسان،انسان... "قطارافسارگسیخته.آندره گونجالفسکی" . . . هیچ حیوان درنده خویی نیست که...
-
جرج اورول
1392/08/28 18:20
جنگ،صلح است . آزادی،بردگی است. نادانی،توانایی است. "1984.جرج اورول" . . . برو جادوگر قصه دلت ازجنس فولاده غمِ بازیِ شومِ تو چه کاری دستِ من داده توکه دلالِ احساسی باقلبم خیلی بدکردی پشیمونم بشی اینبار نمی خوام دیگه برگردی همه احساسموریختم پایِ چشمایِ مکارت منِ ساده نفهمیدم چقدمسمومِ افکارت تجارت می کنی بادل...
-
انسان بی خود
1392/08/15 20:33
بسیاری ازانسانهاهستندکه ازنیکی واخلاق بسیارمطلع اندوهمه مکاتب فلسفی واخلاقی رامی دانندودقیق بیان می کنند،باوجودیکه خوب استدلال می کنندوشماازوسعت اطلاعات آنان به شگفتی می آییدوواقعاًاستفاده می کنید،وقتی دربرابرآنان قرارمی گیریداحساس ستایش و ارادت نمی کنید؛ درست مثل اطلاعات عمیقی که از رادیومی شنوید.چه احساسی...
-
آناگاوالدا
1392/08/11 16:59
کاش دستانم آنقدر بزرگ بود تاچرخ وفلک روزگار را به کامتان می چرخاندم! . . . این که ما بخواهیم درکلیساپذیرفته شویم،یادر دنیای تجارت،ویادر دنیای جنگلی،بسته به این است که والدین مابرای کدامیک از این اجتماع ها ارزش قائل بوده اند... "ماندن در وضعیت آخر .تامس هریس" . . . لازمه گاهی وقتها دست از این تظاهر کردن...
-
آندره تارکوفسکی
1392/07/25 21:54
آندره تارکوفسکی یک کارگردان روسی است که پدرش شاعر برجسته ای بود. فیلم های تارکوفسکی مضامین فلسفی و شاعرانه دارند. از این رو تارکوفسکی را شاعر سینما لقب داده اند. از مشخصه های اصلی فیلم های او ریتم کند و سکانسهای طولانی است. مهم نیست که استاکر تارکوفسکی را دیده اید یا نه. کافی است تصور کنید یک نویسنده داریم، یک دانشمند...
-
جنتی عطایی
1392/07/17 16:26
آدم ها هرکدامشان" گمشده" ای دارند.این گمشده نزد مردان بیشتراززنان است(اصلا وابدا بحث کدام جنس بهتر ازدیگری است نمیکنم)حال به هر دلیلی... شاید خرده بگیریدکه،"زنان بنا بدلایل اجتماعی وفرهنگی در کنج خانه اند واز فعالیتهای اجتماعی دورند ونمی گذارندشان رشد ونمو کنند وپیشرفتی حاصل؛اما در مقابل ،مردان همه...
-
چنین گفت زرتشت
1392/07/07 19:15
برده ای؟پس دوست نتوانی بود؟خودکامه ای؟پس دوستیی نتوانی داشت. در زن دیری ست که برده ایی وخودکامه ایی نهان گشته اند.ازین رو زن راتوانِ دوستی نیست.اوعشق رامی شناسدو بس. عشقِ زن نسبت به هرچه خوش آیندش نباشدبیدادگراست وکور.درعشقِ هوشیارانه یِ زن نیز هنوز درکنارِ روشنی همواره شبیخون است وآذرخش وشب. زن راهنوزتوان دوستی...
-
اِریک فروم
1392/06/30 22:58
نشسته ام بتماشای عشق درشبی آرام ومهتابی عشق راکه صداکرد به پروازآمدپروانه وابرهای سیاه ومِهرِتو که از آن دوردست ها پیداست نشسته ام بتماشای عشق وخوب میدانم که درافسون زمان خداراباید دید وخوب میدانم که پرهای عشق پروازنخواهندکرد مگرامیدصدایم زند... "آوازهای یک عاشق . شهریارکوراوند" . . . ...بشرِزنده هرگزدوباریک...
-
میلان کوندرا
1392/06/27 22:19
انسان بسان هنرپی شه ای که بدون تمرین به صحنه میرود،همه چیزرابرای نخستین بار،بی واسطه و آمادگی قبلی تجربه می کند.پس زندگانی چه ارزشی می تواند داشته باشد،هنگامی که نخستین تمرین برای زندگی،خودِزندگی است. براین اساس،زندگی همواره به سان طرحی اولیه می ماند.اماطرح هم بیان دقیقی نیست،چراکه طرح همواره پیش درآمدوآمادگی خلقِ...
-
بادست خط های بچه گانه
1392/06/26 01:10
به یاد دانش آموزان روستای شین آباد به یاد دانش آموزان روستای سفیلان (چهارمحال وبختیای) به یاد دانش آموزانِ... تو هم بلاخره در آتش سوختی ابراهیم! هی گله گله گوسفند به تپه هابردی آتش دست وپا کردی به سرنوشت سیب زمینی هافکر کردی و خوشحال شدی که مثل آنها نیستی. یادت بخیر می نشستی و بی آنکه نُت هاچیزی ازتوبدانند، بی...