پسر چوبی

پسر چوبی

پسرک هنوزفکرمی کند،به دنیایی که خبری از گربه نرِ و روباه مکارنیست...
پسر چوبی

پسر چوبی

پسرک هنوزفکرمی کند،به دنیایی که خبری از گربه نرِ و روباه مکارنیست...

نیکلا گریمالدی

کتاب جدیدی بدستم رسیده از *نیکلا گریمالدی*استاد ممتازفلسفه سوربن٬تکه های ازآن:

...ازانجاکه مادیگرنمی دانیم چه می خواهیم٬چه را دوست داریم٬به چه ارج می نهیم٬وچه رامی ستاییم٬دیگرنمی دانیم که خود چه هستیم...تصورمی شدگذشته چیزی است که دیگروجود ندارد.اکنون دریافته ایم که ماخودگذشته ایم٬زیراخود را درزمان حال ندیدن به این معناست که تنهاردپایی درآن داریم.گرچه درحال زندگی می کنیم اماازآن بیرون رفته ایم.زمان حال دیگرزمانه ی مانیست.بی گفتگوپیرشده ایم زیرابرای پیرشدن نیازی نیست که خوددگرگون شویم٬کافی است زمانه دگرگون شودوزمانه پیوسته چنین میشود.پیرشدن٬از زمانه ی دیگرشدن٬ازنسل دیگرشدن است.پیری به تغییرسن نیست٬زیاددریک سن ماندن است... 

ادامه مطلب ...