پسر چوبی

پسر چوبی

پسرک هنوزفکرمی کند،به دنیایی که خبری از گربه نرِ و روباه مکارنیست...
پسر چوبی

پسر چوبی

پسرک هنوزفکرمی کند،به دنیایی که خبری از گربه نرِ و روباه مکارنیست...

علیرضا روشن


اگه بپرم تو دریا ماهی بشم،
 یا برم سر کوه عقاب بشم،
بازم دلتنگی همرام میاد یا نه،
 فقط ماهی میشم، عقاب میشم؟


علیرضا روشن

نظرات 7 + ارسال نظر
ŇãşíМ“̈́ 1398/01/16 ساعت 08:45 ب.ظ http://nasimeshqjonun.blogfa.com

ببین کی آپ کرده

باشد که باز هم شاهد چنین رخدادهایی در سال جدید باشیم

باشد که راه نرفته را،برویم
باباا...سرخیدم
ممنونم
سلام

mahsa 1398/01/19 ساعت 02:20 ب.ظ http://mahsa2012m.blogfa.com

کافه چی 1398/01/20 ساعت 06:27 ب.ظ

اقا رادت اقا مخلصیم

دلتنگی بخشی از وجود ما شده
فک نکنم خورشید و دریا و کوه هم که بشویم جایی برود

اوووووو...
به به...ببین کی اومده
آقا سلام علیکم
ارادت داریماا

کاش دلتنگی نیز
نام کوچکی میداشت...

Mahsa 1398/01/22 ساعت 06:02 ق.ظ http://mahsa2012m.blogfa.com

سلام
یکی میگفت هرکی اولین بار اسم دلتنگی رو به کار برده واقعا درست گفته، دل واقعا تنگ میشه، مچاله میشه تو خودش...
تا وقتی دلی باشه ناگزیر دلتنگی هم هست...

آره ...
بهتره بگیم تا احساس وعاطفه ای هست، دلتنگی هم هست
سلام

ŇãşíМ 1398/12/03 ساعت 01:41 ق.ظ http://nasimeshqjonun.blogfa.com

خسته شدم از این همه تکرار :/

آدمی بودن حسرتا
در مرز ناممکن
نمی بینی؟

2khtare-Havva 1399/01/19 ساعت 06:47 ق.ظ

کاس دلتنکی نام کوچکی داشت تا به جانش میخواندی

شنیده بودم قلب هر کس به اندازه مشت گره کرده اش است
مشت می کنم
و خیره می شوم
به انگشتهای گره خورده ام
دستم را می چرخانم و دور تا دورش را نگاه می کنم
چقدر کوچک و نحیف باید باشد قلبم
در عجبم از این کوچک نحیف
که چه به روزم آورده
وقتی تنگ می شود
میخواهم زمین و زمان را بهم بدوزم
وقتی می شکندچنگ می اندازد به گلویم و نفس را سخت می کند.
وقتی که میخواهد و نمی تواند
موج موج اشک می فرستد سراغ چشمهایم
در عجبم از این کوچک نحیف

احمد شاملو

2khtare-Havva 1399/01/22 ساعت 06:57 ق.ظ

اشک ریختم
اشک

چرا خودتو دختر حوا جا زدی؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد