پسر چوبی

پسر چوبی

پسرک هنوزفکرمی کند،به دنیایی که خبری از گربه نرِ و روباه مکارنیست...
پسر چوبی

پسر چوبی

پسرک هنوزفکرمی کند،به دنیایی که خبری از گربه نرِ و روباه مکارنیست...

یاستین گاردر

مادرم کیست؟کجائیست؟
مادرم عطرنسیمی است که درباغ شکفت
مادرم،حرمت بغضی است که درناله شکست
مادرم،پیشِ رخش،لاله به سجاده نشست. مادرم یک شب رویایی بسیارقشنگ
ازدل قطره ی اشکی رویید،
مادرم رویایی است
مادرم دریایی است،
مادرم هرچه که من میدانم
پشت درپشت دلش،
عاشق یک تنهایی است.

مادرم، یک عمری است
عاشق قالی هاست
عاشق رنگ سفید
عاشق رنگ سیاه ست .
مادرم باتارش،خوانده صدپرده ی آواز وپریشانی ودرد،
مادرم باپودش،رفته تا نابترین واژه ی اندیشه ی مرد.

مادرم،وای ببخش،کودکی می خواهد،
عشق راشروع کند،درون عاطفه ره بازکند.
آه،من چه نادانم وخُرد،
گرخطی ازدل تنهایی تو بنگارم،حرمت دردتورا می کاهم.

مادرم می خندی،نسترن می شکفد
مادرم می گریی،دل نی می شکند
مادرم می دانم،گونه ات حسرت یک بوسه زشیوا دارد.

مادرم بازبدان
تانشینم درخاک
همه ی هستیِ تو
درکنج دلم جا دارد.
.
.
.
چهارساله بودم که مادرم ازدست من وپدرم فرارکرد.می خواست به جایی برودکه خودش رابشناسد...
تنهاچیزی که نمی توانستم بفهمم،این بود که چرابرای شناخت خودبایدبه کشوردیگری سفرکرد؟...
من به همه ی آنهایی که می خواهندخودشان رابهتربشناسندپیشنهادمی کنم این کار رادرهمان شهر
خودشان انجام دهندوالا ممکن است گم شوند.
                     "یاستین گاردر . راز فال ورق"
.
.
.
غمگینم،چونان پیرزنی که آخرین سربازی که ازجنگ برمی گردد،پسرش نیست.
                     "ولادیمیرمایاکوفسکی"
.
.
.
آنقدرازرفتن مادرعصبانی بودم که حتی نتوانستم درمراسم عزاداریش گریه کنم.ازآن روزبه بعدمعتقدشدم که غم واندوه رامیشود باعصبانیت درمان مرد.
                   "یاستین گاردر .رازفال ورق"
.
.
.
اینکه تمام عشقت رابه کسی بدهی،تضمینی براین نیست که اوهم همین کار رابکند.
                "گابریل مارکز" ....................خدایش بیامرزد............
.
.
.
دلم
 تنهابود،
تو ازاینجا آغازشدی.          "افشین صالحی"


.
.
.
پدرم معتقدبودکه هرچه زنی زیباترباشد،برای شناخت خودش بامشکلات بیشتری روبرو می شود.
                           "یاستین گاردر . رازفال ورق"
.
.
.
جدی تر:
1.اماشما،زندگانی دنیا رابرمی گزینید،درصورتی که منزل آخرت بسی بهتروپاینده تراست.
این گفتاربه حقیقت درکتب پیشین ذکرشده...
                           "خدا . اعلی . 16.17.18"
2.بگو:آن کیست که شماراازتاریکی های بیابان ودریا نجات میدهد،گاهی که اورابه تضرع وزاری و
ازباطن قلب می خوانید...
                         "خدا . انعام .62"
نظرات 33 + ارسال نظر
لابیرنت 1393/01/30 ساعت 11:14 ب.ظ http://LABIRANT.BLOGFA.COM

سلام.
اول....

سلام

کاپوچینو 1393/01/30 ساعت 11:15 ب.ظ http://acappuccino.blogsky.com/

اقا بنده دیشب روی پل هوایی سر خیابون به این نتیجه رسیدم که، این دلا اصن دل نمیشه!
سلام.

ای جان...همینکه یه چندمتری ام از ادما ودنیا میری بالاترخودش غنیمته.
نه دیگه این دلا دل نیست...
ماکه میدونیم٬ چراخودمونوبازی میدیم؟!
سلام جان برادر

لابیرنت 1393/01/30 ساعت 11:19 ب.ظ http://LABIRANT.BLOGFA.COM

سلام.

زنده باشن مادر عزیزتون که حتما خیلی هم مهربونن.
مادر ها خیلی حساس هستن در عین حال که بسیار مقاوم و فداکارند.مراقب مادرامون باشیم...

ممنون...امیدوارم ک تمامی پدر مادراسایشون برسرفرزندان طولانی باشه
بله....درسته

سلام

سلام. لذت بردم هم از شعر زیبا و هم از جملات قشنگ. در وصف مادر هر چه گفته شود باز هم کم است....
و آیه های قرآن نیز پر از حکمت بود چون تمام قرآن...

شمالطف دارین دوست عزیز
بله مادران فرشته هایی ان ک تنها یک بار به زمین می ایند.
قران سراسرآرامش است وپند...کاش هردوی آن نصیبمون بشه

سلام

بابا 1393/01/31 ساعت 07:23 ق.ظ

دردو بلای مادرت بخور توسرمن [:الهی قربون مادرت برم من

ای ناقلا...ازهمین حالا داری پاچه خواری مادرشوهرو میکنی؟
اینو بدون عروس کوچیکه همیشه دوست داشتنیه

کاپوچینو 1393/01/31 ساعت 08:38 ق.ظ

بازی! نمی دونم که، گویا باورش سخته، دوس نداریم باور کنیم.
سلام برادرجان

انگارما دوست نداریم واقعیت رو قبول کنیم....ولی حقیقت داره

سلام جان برادر

پرند 1393/02/03 ساعت 02:52 ق.ظ

ای مادر عزیز که جانم فدای تو
قربانی مهربانی و لطف و صفای تو

سلام پسرچوبی
خیلی زیبا بوددددددددددد

هرگزنشدمحبت یاران ودوستان
همپایه مهرومحبت ووفای تو...

ممنون
سلام

آیا تلاش من یکسر بر سر آن بود

تا ناقوس مرگ خود را پر صداتر به نوا آورم!
"احمد شاملو"
سلام

چه فروشگاه خوبی
روی قلبی نوشته بود:
همراه باگارانتی!

سلام

پرند 1393/02/08 ساعت 03:38 ق.ظ

شب آرامی بود

می روم در ایوان، تا بپرسم از خود

زندگی یعنی چه؟

مادرم سینی چایی در دست

گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من

خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا

لب پاشویه نشست

پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد

شعر زیبایی خواند و مرا برد، به آرامش زیبای یقین

با خودم می گفتم :

زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست

زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست

رود دنیا جاریست

چه اشتباه قشنگی!نگاه کن بدنیست
نگاه کن گل من،اشتباه کن بدنیست
به یک اشاره ی چشم وتبسمی مستم
بساط عیش مرا روبه راه کن بدنیست
اگرچه بوسه براین چهره معصیت دارد
بیابه شیوه ی باران گناه کن بدنیست
بیاواین تن خسته،تن سپیدم را
به تازیانه ی لطفت سیاه کن بدنیست...

خدایا حواست هست؟

صدای هق هق گریه هایم

از گلویی می آید که

تو از رگش به من نزدیکتری

یاداین جمله طنزافتادم:
خدایا حواست هست
این روزها
شیطان زیادبهم سرمیزنه!

.........
این بارهم
بدون اجازه آمد
وقتی توآمدی؛
این چه رازیست
بین توواشکهای من؟

سلام

خانم معلم 1393/02/08 ساعت 09:49 ب.ظ

سلام برشما،،،،شبتون بخیر،،خوبین.....دیگه نمیایاین ؟؟؟

ممنون...لطف دارین
شب شمام پر از آرامش

شاملو می گفت:
تورا دوست خواهم داشت
غم نان اگر بگذارد...

ومن میگم:
تورا دوست خواهم داشت
زندگی اگر بگذارد...

درگیرآدما ودنیای آدمام

ناهید 1393/02/10 ساعت 02:42 ب.ظ http://nz54.blogfa.com

وقتی مادر شدم فهمیدم مادر بودن چ سخت است ، سخت ترین کار دنیا !!
مادر ک باشی باید همه چیز را تحمل کنی و با خود بگویی فعلا باید صبر کرد ...

سلام آدم برفی جان
ان شاالله مامان صد سال زنده باشه .

دوستم بدار
من با بی تفاوتی های زیادی کنار آمده ام
اما
قبول کن، از تو کمی بیشتر از
آدم ها انتظار دارم .

خداوندتمامی مادران رو حفظ کنه...وهمینطورشما مادرگرامی رو...

بله مادرها موجودات عجیبی ان،ازخیلی چیزها میگذرن ،خیلی ازموقعیتهارو تحمل میکنن وخودشونو فراموش می کنن بخاطر خانواده،بخاطرفرزنداش .....مادرها موجودات عجیبی ان.

ازاین تکه اش خوشم اومد"ازتوکمی بیشتر ازآدم هاانتظار دارم"


سلام ناهیدجان

توبرو بانو
گرسنه نمی مانم
یاغمت رامی خورم
یاحسرتت را

سلام....
زیبا
زیبا هوای حوصله ابری است
چشمی از عشق ببخشایم
تا رود آفتاب بشوید
دلتنگی مرا
(عبدالملکیان)

جان وجهان دوش کجابوده ای
نی غلطم دردل مابوده ای...

سلام

گالیا 1393/02/18 ساعت 10:02 ب.ظ http://torat1.blogfa.com

و احساسم چنین می گفت :
مرا از خود نمی رانی ...
کمی دلسنگ و مغروری ،
ولی ... بی من نمی مانی

و بعضی وقت ها شاید
حضورت را نمی بینم
تو اما با شکیبایی
برایم شعر می خوانی
و باور کن بدون تو
دلم را پاره خواهم کرد
خودت این را نمی دانی ؟!

کمی منطقی باش
آسمانی باین همه ابرهای سیاه وبغض آلود
باریدنش حتمی است
حتی اگر
هیچ کس
لیاقت اشک هایش رانداشته باشد...

پرند 1393/02/19 ساعت 04:51 ق.ظ

چه سکوتی تمام دنیا را فرا می گرفت
اگر :
هر کس به اندازه ی صداقتش حرف می زد


سلام بر شما

چای که هیچ
تابستانی ترین خنده هم
یخ بستگی دستانم را
وانمی کند...

سلام

چه ظریفانه است خلقت قلب آدمی....
به کلامی می شکند!
به لحنی می سوزد!
به نگاهی جان می گیرد!
و به یادی می تپد......
سلام. پسرچوبی مدتیست که ننوشته اید.....

می کشیدم
هر روز
سفره ای رنگین
پرازغذاهایی که تو دوست داری
ومهمانت می کردم
برسفره ام باعشق
اگر مدادرنگی داشتم.

سلام دوست عزیز
شمالطف دارین.درگیرو داربودنم...مطلب هست اما حوصله اش نیست.

علی آشکار ترین حقیقت و مترقی ترین مکتبی است که در شکل یک موجود انسانی تجسم یافته است، واقعیتی بر گونه اساطیر و انسانی است که هست از آنگونه که باید باشند و نیست.
"دکتر شریعتی"
سلام. میلاد مولا علی (ع) بر شما مبارک.

آه علی...خداوندگارعقل وشمشیر

سلام
وبرشمانیزمیمون ومبارک باد

امیرکسری 1393/02/22 ساعت 07:18 ب.ظ http://naataanaayil.blogfa.com

سلام
زیباست...ممنون از پسر چوبی و حسن سلیقه

[گل]میلاد مولا علی (ع) و روز مرد و پدر مبارک.


با مطالبی... چشم برراه نظرات شماییم...[گل]

برشمانیز گرامیباد
شمالطف دارین
سرفرصت میام

سلام

کاپوچینو 1393/02/23 ساعت 11:33 ق.ظ http://acappuccino.blogsky.com/

اقا روزتون مبارک :))

ای جااان
روزشمام مبارک برادر

پرند 1393/02/24 ساعت 01:06 ق.ظ

دل هر چه نظر به وسعت عالم تافت
جز نور تو در عرصه ی آفاق نیافت

هنگام نهادن قدم بر سر خاک
دیوار حرم به احترام تو شکافت . . .



سلام بر پسر چوبی

میلاد با سعادت حضرت علی (ع) و روز مرد بر شما مبارک [گل]

سپاسگزارم...
سلام

لابیرنت 1393/02/25 ساعت 06:07 ب.ظ http://LABIRANT.BLOGFA.COM

مادرم هرچه که من میدانم
پشت درپشت دلش،
عاشق یک تنهایی است.
.
.
.
.
مادر موجود بدبختیه....همین

متاسفانه

سلام دوست عزیز
بنا به دلایلی از نوشتن دور خواهم شد و وبلاگم بسته خواهد شد. برایم خواندن دلنوشته های زیبا و پر از احساس شما به همراه اشعار زیبایی که از بزرگان انتخاب می کردید سعادتی بود و امیدوارم انشالله باز هم خواننده دلنوشته های زیبایتان باشم. حضور شما در وبلاگم و نوشتن نظرات ادیبانه و زیبایتان در برابر دلنوشته ها و شعرهای من باعث افتخارم بود. از حضور شما حلالیت طلبیده و از خداوند منان برایتان بهترین ها را آرزومندم. جستجوگرکویر

هجرت کن...که درماندن می ‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍پوسی
ممنون

سلام دوست عزیز

کاپوچینو 1393/02/26 ساعت 09:58 ق.ظ http://acappuccino.blogsky.com/

"آی که چشمهای تو میگوید بمان،
می مانم "
اینجاشو می خواهم مشق شب کنم، چشماش دارن صدام می کنن!!!
سلام، اقا دم شما گرم که برای ما از این چیزای خوب خوب می نویسی! سپاس گذارم برادرجان جان برادر

...بمان...
اقامشق شب کن:))
قرارنشد مارو شرمنده کنی.

سلام برادر جان

مریم 1393/02/26 ساعت 10:06 ب.ظ http://www.hezartoyekhyal.blogfa.com

سلام کلمات قصار زیبا و با معنایی بود لذت بردیم ....

لطف دارین...

سلام

امیر 1393/02/31 ساعت 01:00 ب.ظ http://naataanaayil.blogfa.com

سلام
ممنون از حضورونظراتت در وبم.برای کامنت و سوالاتتون در پست آئینه خداوند ، پاسخی تقدیمت شده است.می توانید ببینید و ادامه دهیم...

لطف دارین دوست عزیز...
دراسرع وقت خدمت میرسم

سلام

لابیرنت 1393/03/03 ساعت 09:36 ب.ظ http://LABIRANT.BLOGFA.COM

صــــدای بـاز شـــدن ِ آهستـــه ی در

و مـن بـیتـــاب ِ آمـــدنـت...!

ولـی افســـــوس،

ایـن روزهــا حتّـی بـــــــاد

بـا احسـاســـــات ِ مـن بـازی مـی کـُنــــد...!

این غزل عالی باچارچوبی محکم ویک دست ک زیاد دوسش دارم تقدیم شما:

فضای خانه که از خنده‌های ما گرم است
چه عاشقانه نفس می‌کشم!، هوا گرم است

دوباره «دیده‌امت»، زُل بزن به چشمانی
که از حرارتِ «من دیده‌ام ترا» گرم است

بگو دومرتبه این را که: «دوستت دارم»
دلم هنوز به این جمله‌ی شما گرم است

بیا گناه کنیم عشق را... نترس خدا
هزار مشغله دارد، سرِ خدا گرم است

من و تو اهل بهشتیم اگرچه می‌گویند
جهنم از هیجانات ما دو تا گرم است...

به من نگاه کنی؛ شعرِ تازه می‌گویم
که در نگاه تو بازارِ شعرها گرم است

لابیرنت 1393/03/03 ساعت 09:47 ب.ظ http://LABIRANT.BLOGFA.COM

حــرف هـای عـاشقـــانـه را بگــــذار بـرای بعـــد

امشـــب

دلَـــــم گـــرفتـــــه



دسـت هـایـت را بــاز کـُن...

همین دقیقه، همین ساعت ... آفتاب، درست
کنـــار حوض، کمــی سایه داشت روز نخست
تو کنـــج باغچه، گلهای سرخ می چیدی...
پس از گذشتن یک سال یادم است درست
ببیــن چگونـه برایت هنـــوز دلتنگ است
کسی که بعد تو یک لحظه از تو دست نشست
چقــدر نامــــه نوشتـــم ... دلــم پر است چقدر
امید نیست به این شعرهای ساده ی سست
دوباره نامه ی من... شهر بی وفا شده است
چــه خلوت است در این روزها اداره ی پست!
"زنده یاد نجمه زارع"

چرا مردم نمی دانند
که لادن اتفاقی نیست
نمی دانند در چشمان دم جنبانک امروز برق آبهای شط دیروز است ؟
چرا مردم نمی دانند
که در گلهای ناممکن هوا سرد است؟ (( سهراب سپهری))

باعث خوشحالیه برگشتنتون به فضای مجازی...هم قبیله


آنجا که احساس کنی
دیگر خاطره‌ای نخواهی ساخت
خواهی مُرد !
زندگی چیزی‌ست
میانِ خاطراتی که ساخته‌ایم
و خاطراتی که خواهیم ساخت .

فرزانه 1393/03/07 ساعت 11:23 ق.ظ http://neghabetarikh.blogfa

سلام
چطوری پسر برفی با قلب چوبی

ممنون
پسرچوبی صبورانه منتظره فرشته مهربون اونو انسان کنه.اگرچه ژپتوی پیر
گفته:چوبی بمون،دنیای آدماقشنگ نیست.

سلام

لابیرنت 1393/03/07 ساعت 10:24 ب.ظ http://LABIRANT.BLOGFA.COM

سلام...


دلم آرامش دریایی میخواهد !


که در پس تلاطم موجهایش

...
صدای عشق نوازشگر لحظه هایم باشد...


" دلم تو میخواهد "


با لبخند یاسی ات....


که به یکباره مست میکند


تمام مرا...


عشق های افراطی بلوغ،


عزیزم های کلیشه ای،


وابستگی های کودکانه


... نمیخواهم...

دلم تویی میخواهد که سکوتم را معنی کند...

نه کتاب
نه چیپس وماست
ونه حتی سیگار
نمی تواند جای خالی ات را
پر کند،
من دلم بغل می خواهد.

سلام

لابیرنت 1393/03/07 ساعت 10:25 ب.ظ http://LABIRANT.BLOGFA.COM

شما نمی خوای یه پست جدید بزاری ....؟
تنبلی هم حدی داره ها....

ببینم میشه امشب بزارم،یافرداشب،یا پسون فردا...یاشبهای دگر

امیرکسری 1393/03/08 ساعت 01:09 ق.ظ http://naataanaayil.blogfa.com

سلام بر چوبین پسر
بدان که از حضور و رویت کلامت خوشحال می شویم
دریغ مکن...
نکاتی هم در جواب کامنتهای خوبت تقدیم شده است
بیا که چشم بر راهیم....

شمالطف دارین دوست عزیز...
خدمت میرسم

سلام

بانو 1393/03/08 ساعت 08:38 ق.ظ

مادرم...

انشااله ک سلامت باشن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد